فروشگاه تحقیقات کامپیوتری و مقالات دانشجویی برتر

محل لوگو

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 73
  • بازدید دیروز : 429
  • بازدید کل : 571701

تحقیق درباره علی بابا و چهل دزد


تحقیق درباره علی بابا و چهل دزد

↓↓ لینک دانلود و خرید پایین توضیحات↓↓

فرمت فایل: word

(قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات:11

 

 

قسمتی از متن فایل دانلودی:

علي بابا و چهل دزد

 

سالهاي پيش دو برادر به نامهاي علي بابا و کاسيم در شهر پرشيا زندگي ميکردند . وقتي که پدرشان فوت کرد ثروتي کم اما مساوي به ارث گذاشت. برادر بزرگتر خيلي زود با دختر يک تاجر ثروتمند ازدواج کرده بود. بعد مرگ پدر قاضي مفسد ((محمد رضا)) جملاتي را ايراد کرد که اگر چه پسري در خانواده بود اما کاسيم مي بايست صاحب مغازه هاي بزرگ پر از چيزهاي با ارزش و افزارهاي استثنايي و گران قيمت و همچنين همه ي طلاهاي مدفون در آن مغازه مي شد. در نتيجه اوبه چهره اي خاص و مشهور در شهر تبديل شد. اما همسري که علي بابا براي خود برگزيد دختري فقير و نيازمند بود، پس آنها در يک کلبه تنگ و تاريک به زندگي پرداختند. علي بابا درآمد کمي که از فروش چوبهاي خشک جمع شده در جنگل و سپس حمل آنها به بازار شهر بدست مي آورد صورت خود را با سيلي سرخ مي کرد. بر حسب اتفاق يک روز که علي بابا شاخه هاي خشک را قسمت قسمت مي کرد و روي حيوانات خود بار مي کرد ناگهان ابري از خاک در هوا معلق شد که به او نزديک مي شد. وقتي کمي دقيق شد، به وجود يک لشگر اسب سوار پي برد که براي گرفتن او شتاب مي کردند. او از اين که آنها شايد يک باند تبهکار هستند و او را به قتل خواهند رساند و الاغ هايش را خواهند دزديد، شروع به دويدن کرد، اما چون آنها نزديک و نزديک ترمي شدند و او نمي توانست از جنگل فرار کند. او حيوانات را به يک ميان پر از بوته هاي جنگل هدايت کرد و آنجا را با کنده بسيار بزرگ از يک درخت عظيم الجثه پر کرد. بعد خودش هم روي شاخه ي درختي نشست تا بتواند از آن بالا بر هر چيزي و رخدادي احاطه داشته باشد و اين در حالي است که هيچ کس نمي بايست متوجه حضور او شود. آن درخت دقيقا کنار يک صخره ي بسيار بلند، سبز شده بود. اسب سواران قوي بنيه و شجاع به کنار صخره آمدند و همگي پياده شدند، اين در حالي است که علي بابا به آنها توجه مي کرد و خيلي زود آنها را از نحوه رفتار و ظاهرشان شناخت. آنها لشگري از راهزنان بودند که به قافله اي هجوم آورده بودند و اموال آنها را به غنيمت بردند و با هدف مخفي کردن غنايم، آنها را به اينجا آوردند. به علاوه او فهميد که آنها چهل نفر بودند. علي بابا دزدان را در حالي که به زير درخت آمده بودند مي ديد که چهار پايان خود را بستند و همگي زينهاي اسب پر از طلا و نقره اي خود را در آوردند مردي که انگار رهبر آنها بود جلو رفت ، همه بوته ها را کنار کشيد تا جاي که به محلي رسيد و شروع به گفتن اين لغات جادويي کرد: باز شو، اي سم سام. و فورا يک دروازه بزرگ روي صخره ظاهر شد. همه دزدان و در آخر ، رهبر وارد شدن و بعد در بسته شد.

و....


مبلغ قابل پرداخت 13,000 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۹               تعداد بازدید : 195

برچسب های مهم

بهترین ها را از ما بخواهید

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما