↓↓ لینک دانلود و خرید پایین توضیحات↓↓
فرمت فایل: word
(قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:27
قسمتی از متن فایل دانلودی:
فهـرست مطالب
عنــوان
مقدمه .....................................................................
فصل اول : توسعه فرهنگي
مقدمه ....................................................................
سابقه .....................................................................
سياستهاي فرهنگي ...............................................
هدفهاي توسعه فرهنگي ........................................
فصل دو : جايگاه آداب و رسوم در فرهنگ
مقدمه ....................................................................
فرهنگهاي سنتي ....................................................
ارزش ها و الگوهاي رفتاري ....................................
فرهنگ مردم يا فولكلور ..........................................
آداب و رسوم ..........................................................
آداب و رسوم در جامعه ..........................................
تبديل آداب و رسوم به قانون ...................................
عوامل مؤثر بر آداب و رسوم .................................
تأثير آداب و رسوم بر فرهنگ جامعه .......................
ريشه آداب و رسوم ايراني .....................................
ضرورت حفظ و پايداري فرهنگ ايران .......................
نتيجه گيري و راهكارها ....................................
منابع و مأخذ ..........................................................
مقدمه :
واژه ي فرهنگ را در زبانهاي اروپاپي (انگليسي ، فرانسه ، آلماني) culture culture kultur مي گويند كه از واژه ي cultura بر مي آيد از ريشه لاتيني colere اين واژه طيف معنايي گسترده اي داشته است مانند : مسكن گزيدن ، كشت كردن ، حراست كردن ، پرستش كردن استعمال فرهنگ به عنوان يك اسم مستقل ، فراگردي انتزاعي بوده كه پيش از پايان قرن هيجدهم ميلادي اهميتي نداشته و تا نيمة قرن نوزدهم ميلادي معلوم نبوده است با اين حال مي توان گفت كه اين تحول به طور ناگهاني در زبانهاي اروپايي به وقوع نپيوسته است جان ميلتون ، شاعر انگليسي در سال 1660 فرهنگ را در معنايي انتزاعي به كار مي گيرد در قرن هيجدهم در انگلستان هنوز معناي رايج فرهنگ همان معنايي است كه از CULTVATION و CULTINATED بدست مي آيد .
استعمال اين واژه در ابتدا مترادف است با تمدن ( CIVILZATION ) نخست در معنايي انتزاعي كه معرف يك فراگرد عام است به كار گرفته مي شود كه متمدن بودن و فرهيخته بودن را مي نماياند ، پس از آن در معنايي رواج پيدا مي كند كه مورخان رنسانس (عصر روشنگري) از تمدن مي كردند وتوصيفي از فراگرد دنيايي و غير ديني تحول بشري در تاريخنگاريهاي عالم خود به دست مي دادند .
هردر در اين زمينه دگرگوني تعيين كننده اي پديدار ساخت و در رسالة خود به نام ((انديشه هايي در بارة فلسفه تاريخ بشريت)) دربارة فرهنگ نوشت :
(هيچ چيز نامشخص تر از معناي اين واژه نيست ، هيچ چيز فريبنده تر از انطباق اين واژه بر ملتها و دورانها نيست) ، او انديشه پيشرفت تك خطي بشريت را كه در تاريخ نگاريهاي عصر روشنگري انعكاس مي يافت مورد انتقاد قرار داد . هردو از فرهنگها به صورت جمع سخن به ميان آورد ، فرهنگ در معناي انتزاعي خود سه كاربرد عمده پيدا مي كند :
اول : بصورت اسم مستقل و انتزاعي كه فراگرد عام رشد فكري ـ معنوي و زيبايي شناسانه را مي نماياند .
دوم : آنكه كاربردي عام يا خاص پيدا مي كند كه معرف روش زندگي معيني (در يك گروه ـ دوره يا بشريت به طور كلي) است .
سوم : توصيف آثار و تجربيات فكري است كه به خصوص فعاليتهاي هنري را هدف مي گيرد امروزه بسياري از فعاليتهاي هنري را با فرهنگ مترادف مي گيرند و وزارتخانه هايي در دنيا به اسم وزارت فرهنگ برپا شده اند كه بسته به مورد و كشور ، فعاليتهاي مختلفي را به نام فرهنگ و هنر سازمان مي دهند ، در ايران چنين وزارتخانه اي نخست با نام وزارت فرهنگ و هنر در سال 1343 براه افتاد كه پس از انقلاب اسلامي ايران در سال 57 تغيير نام داد و اكنون نام وزارت فرهنگ را يدك مي كشد و به عنوان وزارت فرهنگ و آموزش عالي رسميت يافته است .
در زبان فارسي در قياس با زبانهاي اروپايي واژة فرهنگ معناي غير مادي واضح تري دارد وقتي مي گوييم فرهنگ ترافيك ، منظورمان نوع خاصي از رفتار در حوزة راهنمايي و رانندگي است يا وقتي مي گوييم فلاني فرهنگ آپارتمان نشيني ندارد ، منظورمان اين است كه با قواعد و آداب سكونت در مجتمع هاي مسكوني آشنا نيست ، هنگامي كه مي گوييم فلاني فرهنگ خانه داري ندارد يعني نمي داند چگونه خانه و كاشانه خود را اداره كند .
اين معنا ها در زبان فارسي و همگي به نوع رفتار و به شيوة زيستن توجه مي كند .
و...
مبلغ قابل پرداخت 14,000 تومان
برچسب های مهم