↓↓ لینک دانلود و خرید پایین توضیحات↓↓
فرمت فایل: word
(قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:26
قسمتی از متن فایل دانلودی:
رهبران جملگي با قدرت و سياست سروكار دارند. قدرت، توانايي نفوذ بر ديگران و بر رويدادهاست. قدرت همانند سهامي است كه هر رهبري در شركت خود دارد، و راه نفوذ وي را بر ديگران بازميگشايد. قدرت با اختيار تفاوت دارد، زيرا اختيار از مديريت بالاتر واگذار ميشود. از سوي ديگر، قدرت را رهبران، خودشان بر پاية شخصيتشان، كوششهايشان، و موقعيت هايي كه در آنها به كار ميپردازند به دست ميآورند.
سياست به شيوههايي گفته ميشود كه رهبران قدرت به دست ميآورند و به كار ميبندند. اين ضرورت وجود دارد كه به رهبر ياري داده شود تا «بر موقعيت مسلط شود». و رويدادها را به سوي هدفهاي دلخواه هدايت كند. سياست به زمينههايي از اين دست باز ميگردد: توازن قدرت، حفظ آبرو، «زد و بند»، «مرمت كردن خرابيها»، سازشهاي ابتكاري، داد و ستد، و شمار گوناگوني از كوششهاي ديگر. سياست يك كوشش باستاني و ديرينة انساني است كه از آغاز تمدن وجود داشته است، از اين رو چيزي نيست كه يگانة سازمانهاي امروزين باشد. ولي سازمانهاي امروزين، زمين باروري براي پرورش و رشد سياست است. صاحبنظران بر اين گمانند كه رهبران توانا و شايسته اگر از مهارتهاي بنيادي سياسي بيبهره باشند، براي دستيابي به نوك هرم سازمانهاي امروزين با دشواري رودررو خواهند بود. به سخن يكي از اين صاحبنظران، قدرت سياسي « يكي از سازوكارهاي اندكي است كه سازمان را با موقعيت خود همراه ميسازد». به سخن ساده، مهارتهاي سياسي براي رهبران ضروري است، چه براي كاميابي خودشان و چه براي هموار كردن راهي كه كاركنان به كاركرد خود ميپردازند.
قدرت به راههاي گوناگون پرورش مييابد. نمونههاي عمدة قدرت سازماني و سرچشمههاي پديد آمدن آنها چنيناند.
قدرت شخصي: قدرت شخصي - كه به نام قدرت مرجع، قدرت خردمندي، و قدرت شخصيتي نيز خوانده ميشود - سرچشمهاش در هستي خود فرد است. قدرت شخصي توانايي رهبران است كه پيروان خود را بر پاية نيرومندي شخصيتشان ميپرورانند. اين رهبران از جاذبة شخصي، اعتماد، و باور به هدفهايي كه پيروان را جذب و پابرجا ميدارد، بهرهمندند. مردم بدان سبب پيروي ميكنند كه ميخواهند پيروي كنند؛ عواطف آنان به آنها ميگويد كه چنان كنند. رهبر نيازهاي مردم را احساس ميكند و وعدههاي كاميابي براي رسيدن به آن نيازها را ميدهد. نمونههاي تاريخي اين رهبران «ژاندارك» در فرانسه، «مهاتما گاندي» در هند، و «فرانكلين روزولت» در ايالات متحد آمريكا هستند.
قدرت مشروع: قدرت مشروع كه به نام قدرت جايگاه و قدرت رسمي نيز خوانده ميشود، سرچشمهاش پايوراني در پايگاه بالاتر است. اين قدرت از فرهنگ جامعه برميخيزد كه از راه آن به روشي مشروع و قانوني از سوي پايوران بالاتر به ديگران داده ميشود. اين اختيار به رهبران قدرت نظارت بر منابع و پاداش و كيفر دادن به ديگران را واميگذارد. مردم اين قدرت را ميپذيرند، زيرا آن را به دلخواه ميپندارند و براي استقرار نظم و پيشگيري از هرج و مرج در جامعه آن را بايسته ميشمارند. فشار اجتماعي از سوي همالان و دوستاني كه آن را ميپذيرند، و ارد ميشود و توقع آن است كه ديگران نيز بدان گردن نهند.
و...
مبلغ قابل پرداخت 14,000 تومان
برچسب های مهم