↓↓ لینک دانلود و خرید پایین توضیحات↓↓

فرمت فایل: word

(قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات:22

قسمتی از متن فایل دانلودی:

چكيده:

در اين مقاله، ضمن معرفى اجمالى برخى نظريه‏ هاى غالب اخلاقى، انعكاس اين نظريه ‏ها در مقررات حقوقى بررسى مى‏شود . اخلاق حق مدار كه عمدتا وامدار سيستم اخلاقى كانتى است، به عنوان نظامى اخلاقى، موجه و مبناى استاندارد و هنجارهاى حقوق بشرى است . اخلاق نفع نگار با تمركز بر مصلحت عمومى، به عنوان ملاك اصلى اخلاقى بودن هنجار، اصولا نمى‏تواند به عنوان مبناى اخلاقى در زمينه حقوق بشر قرار گيرد . اخلاق فضيلت مدار با وجود كاربرد آن در تربيت فضيلت محورانه افراد، قادر به ارائه نظريه عدالت و در نتيجه، ايجاد سيستمى حقوقى نخواهد بود . از سوى ديگر تاكيد بر فضيلتها در باز توزيع امكانات اجتماعى، اعم از ثروت و قدرت و معرفت مى‏تواند روحيه دورنگى و نفاق را گسترش داده و در عمل مروج رذيلت و نه فضيلت‏باشد . اخلاق نوع دوستانه على‏رغم اين واقعيت كه در گفتمانى فمنيستى متولد شده است، ضرورتى ندارد در همان حوزه باقى بماند و مى‏تواند، در نظام حقوقى به عنوان مكملى براى اخلاق حق مدار مطرح باشد . نگارنده در اين مقاله به اين نتيجه خواهد رسيد كه نظام حقوقى موجه و در عين حال كارا نمى‏تواند، تنها بر يك نظريه اخلاقى تكيه زند، بلكه بايستى انعكاسى از تلفيق نظريات اخلاقى مختلف باشد .

واژگان كليدى: اخلاق، حقوق، فلسفه اخلاق

مقدمه

رابطه اخلاق و حقوق از جمله مسائل مهم و مطرح در فلسفه حقوق است . در برخى نظامهاى فلسفى اين مساله از چنان غنا و گستردگى برخوردار شده كه مى‏توان گفت، فلسفه حقوق آنها، به رشته‏اى كه بخش عمده‏اى از ادبيات آن، حول اين مساله متمركز بوده، تبديل شده است . براى مثال، چنانچه راجر شاينر (Roger A.Shiner) به درستى بيان داشته، در فلسفه حقوق تحليلى مسائل متعدد و گوناگونى به بحث رابطه حقوق و اخلاق مربوطه گشته آن گونه كه مقاله‏اى در اين زمينه به سادگى مى‏تواند به تحقيقى پيرامون فلسفه حقوق بطور عمومى - و نه تنها رابطه اخلاق و حقوق تبديل گردد . ⁽¹⁾

از همين رو نويسندگانى كه درباره رابطه اخلاق و حقوق بحث مى‏كنند، در همان ابتداى بحث تلاش بر مضيق كردن محدوده تحقيق به جنبه‏اى خاص از اين مساله را دارند .

نگارنده نيز براى گريز از بررسى ابعاد گوناگون رابطه حقوق و اخلاق، به بررسى اين پرسش خواهد پرداخت كه نظريات گوناگون اخلاقى مطرح، در نظامهاى فلسفى معاصر، چه تاثير و انعكاسى در جهت‏گيريهاى حقوقى مى‏تواند داشته باشد . طبيعى است نمونه‏هاى حقوقى در حد تبيين موضوع ارائه خواهد شد .

تقسيم بندى كلى نظريات اخلاقى

نظريات اخلاقى از نقطه نظرات گوناگونى قابل تقسيم هستند . در اين نوشتار از آن جا كه عمده توجه نگارنده، بر تاثير اين نظريات بر جهت گيريهاى حقوقى است، اين نظريات را تحت عنوانهاى كلى زير بررسى مى‏كنيم .

و....